جدول جو
جدول جو

معنی زبان بند خرد - جستجوی لغت در جدول جو

زبان بند خرد
کنایه از شراب، می، باده، برای مثال ساقی به میان آر زبان بند خرد را / کاین هرزه درا صحبت ماقال برآورد (صائب - ۵۷۶)
تصویری از زبان بند خرد
تصویر زبان بند خرد
فرهنگ فارسی عمید
زبان بند خرد
(زَ بامْبَ دِ خِ رَ)
کنایه از شراب است. (غیاث اللغات) (آنندراج). شراب و می. (ناظم الاطباء). شراب. (مجموعۀ مترادفات ص 223) :
ساقی بمیان آر زبان بند خرد را
کین هرزه درا صحبت ماقال برآرد.
صائب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نِ شَ تَ)
عمل جادویی برای بستن زبان اقوام زن از بدگویی او پیش شوهر و امثال آن. جادو کردن. افسون کردن:
بخواب نرگس جادوش سوگند
که غمزه ش کرد جادو را زبان بند.
نظامی.
زبان بگشای چون گل روزکی چند
کز این کردند سوسن را زبان بند.
نظامی.
تا زبان بند آن پری نکنم
سردرین کار سرسری نکنم.
نظامی
لغت نامه دهخدا